تأثير احساس گناه والدين بر سلامت فرزندان
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۲۴۳۶۱
خبرگزاری آریا-گاهی برخی والدین نسبت به تربیت فرزندشان احساس گناه میکنند و تصور میکنند مادر یا پدر خوبی برای فرزندشان نبودند یا نیستند؛ اگرچه این احساس تا حدی طبیعی است، اما تداوم آن میتواند سلامت روان فرزندان را به خطر بیندازد.
به گزارش خبرگزاری آریا، آیا از اینکه فرزندتان را ترک میکنید و سرکار میروید، احساس گناه میکنید؟ آیا خودتان را با والدین دیگری که به نظر میرسد همهچیز برای فرزندشان فراهم میکنند، مقایسه میکنید و آرزو میکنید کهای کاش مثل آنها بودید؟ آیا تابهحال به خاطر رفتار فرزندتان یا تنبیه او احساس گناه کردهاید و همچنان خودتان را سرزنش میکنید؟ آیا گاهی اوقات احساس میکنید که بهاندازه کافی برای فرزندتان خوب نبودهاید؟ اینها احساساتی است که بسیاری از والدین به دلیل عشق و علاقه به فرزندشان، با آنها دستوپنجه نرم میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در واقع، والدین به دلیل علاقه به فرزندشان از اینکه والد مناسبی برای او نباشند، میترسند. به گفته دکتر ناهید کرمی، روانشناس کودک و نوجوان و مدرس دانشگاه، احساس گناه والدین تا حدی طبیعی است، اما والدین باید مراقب باشند که درگیر شدن با این احساس میتواند آنها را از شیوه تربیتی سالم دور کند و آسیبهای مخربی را به دنبال داشته باشد.
برخی والدین بیشتر دچار احساس گناه میشوند
همه افراد ممکن است در مورد مسئولیتها و وظایف خاصی که به عهدهدارند ضعفهایی را در خود احساس کنند و درمقاطعی فکر کنند که وظایف خودشان را به خوبی انجام ندادهاند و درنتیجه، احساس گناه کنند. یکی از این موارد، احساس گناهی است که درصد بالایی از والدین این حس را تجربه میکنند و شاید مقطعی درگیر این حس شوند.
اگرچه درصد بالایی از والدین این حس را تجربه میکنند، اما دکتر کرمی میگوید که برخی والدین بیشتر دچار احساس گناه میشوند: «والدینی که وسواس فکری زیادی دارند یا چالش ذهنی بالایی در اصول تربیتی فرزندشان را تجربه میکنند، بیشتر دچار احساس گناه میشوند. این دسته والدین، تربیت و رشد کودکان را کمالگرایانه بررسی میکنند و آن را بسیار دشوار و سخت میانگارند. همچنین والدینی که همیشه دلایل مشکلات زندگیشان را ضعف فرزند پروری والدین خودشان میدانند و تلاش میکنند که بهترین باشند و الگویی از والدین خود در تربیت فرزندشان برندارند نیز احتمالاً در تربیت فرزندشان بیشتر دچار احساس گناه میشوند.»
این روانشناس ادامه میدهد: «دسته دیگر، والدینی هستند که اضطراب بالایی دارند و همیشه منتظر و گوشبهزنگ اتفاقات و بحرانهای غیرمنتظره هستند.»
کرمی یکی دیگر از دلایل احساس گناه در والدین را مقایسه با سایر والدین در رسانههای اجتماعی و اشباع از توصیهها و اطلاعات زیاد میداند و میگوید: «این روزها شبکههای اجتماعی به یک مورد قدرتمند در ورودی اطلاعات برای عموم مردم تبدیلشده است. گاهی افراد در گروههای عمومی یا خصوصی مطالبی را در مورد کودکان، فرزند پروری، اصول تربیتی، کلاسهای آموزشی متفاوت برای فرزندان، تفریحات بچهها و... به اشتراک میگذارند که والدین مضطرب، بامطالعه این مطالب شاید احساس کنند که در مورد فرزند خود کوتاهی کرده و والدین کافی نبودهاند لذا احساس گناه در آنها تشدید شده و سبب احساس شرم یا عذاب وجدان در آنها میشود.»
او توصیه میکند: «والدین باید بهطور مستقل در مورد کافی و خوب بودن خودشان تصمیم بگیرند و با دیدن تصاویری که گاهی ممکن است تاحدی ساختگی باشد، تحت تاثیرقرارنگیرند و خود را سرزنش نکنند.»
احساس گناهِ بیشازحد مخرب است
کرمی احساس گناه در حد اعتدال را لازم و ضروری میداند و میگوید: «خیلی از والدین ممکن است احساس گناه را بارها و بارها در مورد فرزندشان تجربه کنند؛ تا وقتیکه این تجربه عملکرد والدین را تحتالشعاع قرار نداده و باعث دقت بیشتر آنها در مسائل مربوط به فرزندشان شود، لازم و ضروری است.»
احساس گناه بیشازحد والدین مخرب است: «برخی والدین به دلیل احساس گناه بیشازحد ممکن است به خواستههای فرزندان بیشازاندازه بها دهند و آنها را برآورده کنند، در این صورت فرزندان احساس ناکامی را تجربه نمیکنند و در جوانی و بزرگسالی افرادی با اعتمادبهنفس پایین خواهند بود یا احساس ناامنی میکنند و در تعامل با افراد جامعه دچار مشکل میشوند.»
«برخی والدینی که بیشازحد احساس گناه یا عذاب وجدان دارند، نمیتوانند تصمیمات صحیح در مورد فرزند خود بگیرند و شاید آسیبهای زیادی را در زندگی خود و فرزندان به وجود آورند و باعث شوند که فرزندانشان ازنظر سلامت روان دچار آسیب شوند.»
برخی عوامل باعث تشدید احساس گناه میشود
کرمی، عدم کنترل احساس گناه را عاملی در تشدید این حس میداند و میگوید: «اگر والدین نتوانند احساس گناه را در خود کنترل کنند، در برقراری تعامل مثبت با فرزندان ناتوان خواهند شد. این دسته والدین، هرروز شاهد فاصله گرفتن فرزندان از خود هستند و توانایی کنترل فرزندان و آموزش مهارتهای صحیح برای زندگی آنها را ندارند؛ درنتیجه این حس در آنها بیشتر خواهد شد و عملکرد زندگی آنها را بهشدت کاهش خواهد داد.»
این روانشناس ادامه میدهد: «والدینی که درگیر اختلالات روانی هستند و نه خود توانایی از بردن این مشکلات را داشته و نه از مشاور و روانشناس کمک گرفتهاند نیز میتوانند باعث تشدید احساس گناه در خود شوند.»
تأثیر احساس گناه والدین بر سلامت روان فرزنداندر این موارد احساس گناه را باید جدی گرفت
به گفته کرمی، احساس گناه والدین معمولاً در چند ماه اول بعد از تولد فرزند اول آنها وجود دارد و پس از مدتی برطرف میشود، اما اگر این احساس از بین نرود، مخرب خواهد بود چراکه والدین دچار وسواس یا اضطراب میشوند و اثر مخرب آن، در تمامی مراحل زندگی خود و فرزندان بهصورت زنجیرهای معیوب زندگی آنها را دچار مشکل و آسیب خواهد کرد.
اگرچه احساس گناه والدین طبیعی است، اما زمانی که اجازه دهید این احساس گناه بر افکار و تصمیمات شما غلبه کند، ناسالم میشود. او میگوید: «زمانی که والدین توان انجام مسئولیتها و وظایف روزمره خود و فرزندان را ندارند و آنقدر خود را ناتوان میبینند که در انجام کوچکترین کارها و تصمیمات مستأصل میشوند، این احساس خطرناک میشود و باید آن را جدی بگیرند و به روانپزشک یا روانشناس مراجعه کنند تا قادر به حل این مشکلات یا تضعیف این احساس شوند.»
بر احساس گناه خود غلبه کنید
کرمی در توصیهای به والدین میگوید: «والدین باید بدانند که هیچکدام از ما کامل نیستیم و در موارد گوناگون ضعفهایی در انجام وظایف و مسئولیتهایمان خواهیم داشت، مهم این است که ارزش هدفهای خود در تربیت و رشد کودکانمان را بدانیم و ارزیابی صحیح و مثبتی از خود داشته باشیم.»
او تأکید میکند: «والدین باید با افرادی تعامل داشته باشند که حس عذاب وجدان را در آنها به وجود نیاورند و آنها را قضاوت نکنند و در نهایت این خود آنها باشند که برای نحوه برخورد با فرزندانشان و برآوردن خواستههای آنان تصمیم میگیرند؛ در این صورت والدین میتوانند از احساس گناه پیشگیری یا آن را رفع نمایند.»
منبع: خبرگزاری آریا
کلیدواژه: والدین سلامت فرزندان احساس گناه والدین احساس گناه احساس گناه برخی والدین بیش ازحد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۲۴۳۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا چپ دست یا راست دست به دنیا میآییم؟
حدود ۱۰ درصد از مردم جهان ترجیح میدهند با دست چپ بنویسند؛ شاهدی بر عملکرد متفاوت مغز آنها که علت آن هنوز روشن نیست. با این وجود برخی تحقیقات جدید نشان داده که ترکیبی از «ژنتیک و تصادف» احتمالاً عامل ایجاد این ویژگی بیضرر در انسانها بوده است.
جیب، قالب راستدست یا چپدست بودن انسان در همان هفتههای اول بارداری ریخته میشود و بر اساس تحقیقاتی که گزارش آن در مجله Nature Communications منتشر شده، به نظر میرسد که «چند ژن نادر» در بدن چپدستها حدود سه برابر بیشتر از بدن راستدستها یافت شده است. دانشمندان بر این باورند که این یافته مهم میتواند به ما بینش جدیدی درباره مکانیسم پشت این پدیده بدهد.
کلاید فرانک، مدیر تحقیقات مؤسسه ماکس پلانک در هلند و سرپرست این تیم تحقیق میگوید: «ما میدانیم که دو نیمکره مغز در جنین انسانهای چپ دست و راست دست، به طور متفاوتی شروع به رشد میکنند که البته مکانیسم پشت این پدیده هنوز مشخص نیست. این احتمال وجود دارد که راستدست بودن نتیجه پیشفرض رشد اولیه مغز باشد که توسط ژنومکدگذاری شده است.».
اما چه چیزی در جنین افراد چپدست وجود دارد که باعث میشود بدن آنها از پیشفرض رشد اولیه مغز پیروی نکند؟
پاسخ را احتمالاً باید در ابزارهایی یافت که سلول برای مرتبسازی و مسیریابی پروتئینها در اختیار دارد. دانشمندان در همین رابطه توانستند چندین توالی «دیانای» را که تنظیم کننده رشتههای پروتئینی به نام میکروتوبولها هستند در میان رایجترین گونههای ژنتیکی در افراد چپ دست شناسایی کنند.
کلاید فرانک میگوید: «این نوع گونههای ژنتیکی عموماً تأثیرات کوچکی بر ویژگیهای انسان دارند، مثلاً تأثیرگذاری بر فعالیت یک ژن در یک بافت معین.»
به همین دلیل در تحقیق جدید، محققان روی گونههای ژنتیکی تمرکز کردند که به جای تنظیم توالی رشتههای پروتئینی، مستقیماً روی این توالی تأثیر میگذارند.
اگرچه اینگونههای ژنتیکی نادر هستند و حدود یک تا دو درصد «دیانای» را تشکیل میدهند، اما میتوانند تأثیرات بسیار بیشتری بر ویژگیهای انسانی در افراد معدودی که حامل آنها هستند، داشته باشند. پژوهشگران با بررسی ژنوم نزدیک به ۳۵۰ هزار نفر که در پایگاه دادههای بانک اطلاعات پزشکی بریتانیا ثبت شده بود، توانستند «جهشی» را شناسایی کنند که اگرچه نادر است، اما ۷/۲ برابر بیشتر در افراد چپ دست دیده میشود. این «جهش» که تنها یک نفر از هر هزار چپ دست را تحت تأثیر قرار میدهد، بر ژن TUBB ۴ B تأثیر میگذارد.
پژوهشگران بر این باورند که عنصر «تصادف» نیز در چپ دست شدن انسانها نقش دارد. کلاید فرانک میگوید: «ما معتقدیم که در اکثر موارد، چپ دست شدن صرفاً به دلیل تغییرات تصادفی در طول رشد مغز جنین روی میدهد، آن هم بدون تأثیر ژنتیکی یا محیطی خاص. به عنوان مثال، نوسانات تصادفی در غلظت مولکولهای خاص در طول مراحل کلیدی شکلگیری مغز.»
به طور مثال، میکروتوبولهای موجود در شاخکهای ظریف سطح سلولها میتوانند منشأ حرکات نامتقارن و جریان مایعاتی باشند که به ایجاد یک محور چپ- راست در جنین کمک کنند. محققان استدلال میکنند که با مشاهده این عنصر تصادفی، حتی دوقلوهای همسان ژنتیکی نیز میتوانند دست ترجیحی متفاوتی داشته باشند (یعنی یکی چپ دست و دیگری راست دست باشد.).
اما چپ دست یا راست دست بودن میتواند بر دیگر عملکردهای بدن نیز تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، در میان افراد دچار اختلالات یا بیماریهای روانی خاص، افراد چپ دست بیشتری یافت میشوند.
به گفته کلاید فرانک، در میان افراد مبتلا به اسکیزوفرنی نیز احتمال اینکه فرد بیمار چپ دست یا «دو دست» باشد، دو برابر بیشتر و در افراد مبتلا به اوتیسم تا سه برابر بیشتر است.
منبع: روزنامه جوان
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی